دیکشنری
داستان آبیدیک
deposition corrosion
dɛpəzɪʃən kəɹoʒən
english
1
general
::
خوردگی نهشتی
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DEPOSE
DEPOSIT
DEPOSIT (LOSE YOUR DEPOSIT)
DEPOSIT AREA
DEPOSIT CORROSION
DEPOSIT IN
DEPOSIT IN TRANSIT
DEPOSIT INSURANCE
DEPOSIT INSURANCE SCHEME
DEPOSIT INSURER
DEPOSIT RATE
DEPOSITARY
DEPOSITED
DEPOSITING
DEPOSITION
DEPOSITION CORROSION
DEPOSITION OF FILLINGS
DEPOSITION OF YARNS
DEPOSITOR
DEPOSITORY
DEPOSITORY TRUST COMPANY
DEPOSITS
DEPOSITS TO DEBT RATIO
DEPOT
DEPRAVATION
DEPRAVE
DEPRAVED
DEPRAVEMENT
DEPRAVITY
DEPRECATE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید